هدف گذاری یکی از رازهای تمام افراد موفق است. زمانی که هدف گذاری میکنیم هر روز میدانیم چهکاری باید انجام دهیم و به سمت هدف پیش میرویم. اگر هدف گذاری نکنیم و کارها را بهصورت اتفاقی انجام دهیم، احتمال موفقیتمان خیلی کمتر است.
برای موفقیت در مدیریت بر خود، لازم است افراد بتوانند در ابعاد مختلفی از زندگی شان هدفمند باشند. پیش نیاز این موضوع، آن است که افراد باور داشته باشند که سرنوشت زندگی شان دست خودشان است
باید چه مواردی را در ابتدای سال مشخص کنیم و هدف خود قرار دهیم؟
کارجدید سال برای هدف گذاری
هر سال سعی کنید کارهایی انجام بدهید که تا به حال انجام ندادهاید. کار جدید سال میتواند نوع جدیدی از بازاریابی و تبلیغات، افزودن یک خدمت جدید، نصب سیستمی برای پشتیبانی بهتر و… باشد.
اعداد دقیق مالی
یکی از موارد، مسلما اعداد دقیق مالی است. یک عدد دقیق مالی برای خودتان انتخاب کنید. تا عدد دقیقی تعیین نکنید هیچگاه نمیتوانید طبق آن برنامهریزی کنید. توصیه من این است که اعداد عجیب و خارج از حد معقول برای خودتان قرار ندهید.
اگر کارتان هنوز شروع نشده و درآمدتان تقریبا صفر است شاید ماهی یک تا پنج میلیون تومان، عدد معقولی باشد. اگر کارتان شروع شده است و درآمد دارید، سعی کنید آن را بیشتر کنید.
نکته مهم این است که این عدد همیشه بهصورت واضح در ذهنتان باشد. زمانی که اعداد دقیق مالی خود را تعیین کردید آن را بر 12 تقسیم کنید تا ببینید هرماه باید چه میزان درآمد داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که اگر نتوانیم تصویری واضح از هدفمان در ذهن مجسم کنیم، هیچوقت توان رسیدن به آن را نخواهیم داشت. داشتن هدف بزرگ، مثل قدمگذاشتن به اتاقی تاریک است.
اول که وارد آن میشویم، هیچچیزی پیدا نیست؛ اما بهمحض آنکه هدفمان را به اهداف کوچکتر تجزیه کنیم، انگار که چراغی روشن کرده باشیم: همهچیز روشنتر و واضح میشود.
منابع بزرگ درآمدی
کسبوکار باتجربه نیستید شاید ندانید که هر کسبوکاری که داشته باشید، بخش بزرگ درآمد، فقط از چند محصول تامین میشود. بنابراین باید ببینید که منابع بزرگ درآمدتان چه مواردی میتواند باشد.
بهطور مثال میتواند یک محصول خاص و گران باشد.مشخص کنید که اگر بخواهید حدود 80 درصد عدد مالی که تعیین کردهاید با کمترین تلاش و کمترین فروش به دست آورید باید سراغ چه چیزی بروید.
مهارت جدید برای هدف گذاری:
هرسال روی یک مهارت جدید تمرکز کنید. مهارت جانبی که کمک میکند کسبوکار شما بهتر پیش برود. شاید مهارت جدیدتان این باشد که زبان انگلیسی خود را تقویت کنید،
مهارتهای مدیریت سایت را افزایش بدهید، در یک دوره مذاکره شرکت کنیدبنابراین سعی کنید که هرسال مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید که تاکنون آنها را بلد نبودید.
مدیریت زمان،یکی از مهمترین دغدغههای قرن حاضر می باشد ضعف در برنامه ریزی و مدیریت زمان ، می تواند باعث بروز مشکلات زیادی شود.
هر روز باصدای بلند اهدافتان را تکرار کنید:
اگر هر روز اهدافتان را با صدای بلند تکرار کنید به خود یادآوری میکنید که چه میخواهید و برای چه تلاش میکنید. نوشتن اهداف نیز همین تأثیر را دارند. با نوشتن وگفتن روزانه اهداف به مغز خود کمک میکنید راه رسیدن به این اهداف را بیابید و مسیر درست را به شما نشان دهد.
بعد از اینکه اهداف خود را تعیین کردید آنها را در روی یک برگ کاغذ بنویسید و هر روز صبح اهدافتان را با صدای بلند بخوانید تا فراموش نکنید که هدفتان چیست.
اهدافتان باید قابلیت اندازه گیری داشته باشد:
اهدافی که شما در لیستتان نوشتید باید قابلیت اندازه گیری داشته باشد. به طور مثال تغییرات رفتاری مثل مهربان شدن قابلیت اندازه گیری ندارند و باید حذف شوند و به لیست ارزشهای شما اضافه گردد.
چرا که اینها اهداف شما نیستند بلکه از ارزشهای شما به شمار میروند. چون زمانی که کاری را از لیست اهدافتان انجام میدهید بعدا باید آنها را از نظر کمی و کیفی بررسی کنید.
نکته آخر هدف گذاری سالانه:
نکته پایانی که در مورد هدف گذاری شخصی می توانم بگویم این است که هر فرد با توجه به ویژگی های شخصی خود می تواند اهداف فردی متفاوت دیگری را نیز برای خودش تنظیم کند.
اما در مورد اهداف شغلی یا سازمانی، اگر این موضوع را در سطح فردی بررسی کنیم، اهداف می تواند متفاوت باشد مثلا برای کسی که در جایگاه کارشناس یک سازمان مشغول فعالیت است می تواند هدف این باشد که بتواند با بهبود نتایج عملکردش، سال آینده ارتقای شغلی پیدا کند و جایگاه سرپرستی و یا مدیریت میانی برسد.
یا چنان چه فرد در جایگاه مدیر ارشد فعالیت می کند و خود در حال اداره یک کسب و کار است، هدف گذاری می تواند شامل ارتقای جایگاه سازمان در صنعت و بازار مربوطه باشد،